وبلاگ رسمی رضاپودینه

🌐Reza Pudineh officialpage🌐

وبلاگ رسمی رضاپودینه

🌐Reza Pudineh officialpage🌐

محیطی برای دسترسی به محتوای تخصصی و آموزشی و تحلیلی

پیام های کوتاه

در مسیر موفقیت

| رضاپودینه | ۰ نظر

مسیر موفقیت 

این روزها در تکاپو هستیم 





:heart_decoration:《من فرمانده ی لحظه های زندگی ام هستم و ثانیه ها مامورند که خوشبختی را به من برسانند پس روزم را با قدرت شروع میکنم چرا که خوشبختی جایش همینجاست درست در کنار من.》



رمز موفقیت، شروع کردن است.
موفقیت ها با تصمیم خوب شروع میشوند. زیرا تا تصمیمی خوب اتخاذ نشود، تغییری در زندگی رخ نمی دهد.
تصمیم بگیرید تا آینده ای را خلق کنید که دیگر هیچ شباهتی به گذشته ی ناکام شما نداشته باشد، و بدانید که : فاصله ی نداشتن و داشتن، فقط یک خواستن است؛

پس "بخواه" حتما می شود.

رضاپودینه

نمایشگاه صنعت و ساختمان در خراسان رضوی مشهد در حال برگزاری است و در این مدت از زمان شروع اطلاعات بسیار زیادی در خصوص اجرای پروژه ها و برنامه های مختلف در این خوزه دیده شده است .

در دل این هیاهو و ارتباط و بازار یابی هایی که در این نمایشگاه و اینگونه نمایشگاهها در جریان است شرکت ها و کارآفرینان نوکاری که در این صنعت با محصولات جدید وارد شده اند نیز دیده میشود .

در این بازدید که به عنوان مسئول ارتباط با مشتریان و مدیر روابط عمومی شرکت فنی و مهندسی فن آرا مشهد وارد این نمایشگاه شده بودم در طی نشست هایی که برگزار شد با مدیران و مسئولین مختلف اطلاعات جالبی به نظرم آمد.

در این بین بیزینس من هایی را میتوانستید ببینید که در صنایع دیگر همواره میتوانیم آنها را ببینیم اما در صنعت ساختمان معمولا در عرف بازار دیده نمیشوند ، در نشستی که با گروه بازگانی حسام در نمایندگی یزد پلیمر داشتیم ارتباط بسیار زیبا و جالبی برقرار شد و در در این ارتباط بنیان یک ارتباط موثر و انعقاد پیمان همکاری شکل گرفت .

زبان بدن و بازی های زبان نیز بسیار دراین ملاقات کوتاه به چشم می‌آمد. 

جریان برگزاری نمایشگاهها معمولا بسیار سود آور و سبب رشد است اگر مفهوم و مبنای برگزاری این نمایشگاهها در پایه اساسی خود یعنی توجه به رونق ملی باشد .

چراکه مهمترین معضل این روز های بازار افزایش روز افزون بودجه و نقدینگی عدم وصول به بازار کار کاهش ارزش ریال و نداشتن چرخ های گردان در صنایع است .





رضاپودینه

تیرماه 1398

معرفی کتاب

| رضاپودینه | ۱ نظر
نام کتاب: شرکت خلاقیت

نویسنده: بنیان گذار پیکسار

مترجم: شورش بشیری

توضیحات

بنیان گذار پیکسار در این کتاب تمام خاطرات خود از دوران کودکی که این رویا را در سر داشته است تا زمانی که به یک شرکت بزرگ تبدیل می شود، و تمام چالش هایی که با آنها روبرو بوده است را به صورت دقیق بیان می کند.

این کتاب می تواند یک کتاب مدیریتی. خیلی خوبی برای مدیران باشد.

شما با مطالعه این کتاب می فهمید چرا شرکت هایی مثل پیکسار، اپل، نایکی و ... این چنین بزرگ شده اند.

شاد باشید و نوآور
#معرفی_کتاب
#پیکسار
رضاپودینه
خرداد ۱۳۹۸

موفقیت کوچک

| رضاپودینه | ۱ نظر
گاهی وقتها برای بدست اوردن موفقیت به دنبال یک اتفاق بزرگ میگردیم
حال انکه هیچ امپراطوری به یکباره شکل نمیگیرد .
برای رسیدن به موفقیت های بزرگ پله هارا باید بسازید و هر پله یک موفقیت کوچک در مسیر شما است .
رضاپودینه
خرداد ۱۳۹۸

انسان هوشمند

| رضاپودینه | ۰ نظر

یادداشت نخست : نوجوانی

نوجوانی دوره ای از زندگی حدفاصل میان کودکی و بزرگسالی است. حدود و طول مدت نوجوانی مشخص نیست و در افراد و جوامع گوناگون با هم متفاوت است. شروع دوره نوجوانی را چون با بلوغ جنسی همراه است با قاطعیت بیشتری می توان تعیین کرد. چون سن پیدایش بلوغ جنسی در افراد مختلف با هم فرق دارد. به علاوه حد متوسط به طول انجامیدن نوجوانی نیز به عوامل فرهنگی و محیط بستگی دارد. دوره نوجوانی با توجه به تفاوت های فردی و تأثیر عوامل محیطی و فرهنگی از حدود 11 تا 20 سالگی طول می کشد .

نوجوانی دوره انتقال از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری جوانی و بزرگسالی است. در این دوره نوجوان با دو مسئله اساسی روبروست:

1- بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین و بزرگسالان و جامعه.

2- بازشناسی و بازسازی خود به عنوان یک فرد مستقل.

رفتار نوجوانان گاهی کودکانه و گاهی همانند بزرگسالان است و در طول این دوره معمولاً تعارض بین این دو نقش در نوجوان مشاهده می شود. "استانلی هال" پدر روانشناسی نوجوانی این دوره را دوره توفان و تنش می نامد و نوجوانی را تولدی تازه می نامد. او می گوید که نوجوانی دوره انتقالی مهمی است و نوجوان شور و هیجان فراوانی احساس می کند.

والدین باید این شور و هیجان را تقویت کنند تا نوجوان با اراده و پشتکار به رشد و پیشرفتش اادامه دهد. آنها لازم است از نوجوان حمایت کنند و او را راهنمایی و کمک کنند. نیازهای او را برآورده کنند و با او به صحبت بنشینند و در زمینه اضطراب و تنش ناشی از بلوغ و انتقال به او آرامش و امنیت بدهند تا بتواند به شکل موفقی این دوره را پشت سر بگذارد و به عنوان یک جوان با هدف و برنامه و انگیزه و رغبت و پشتکار به یک عضو اجتماع تبدیل شود و وارد دنیای بزرگسالی شود.

در این دوره نوجوان بین خواسته های متضاد قرار دارد. حالات شادمانی و خنده رویی ناگهان به افسردگی و پریشانی تبدیل می شود. نوجوان احساس غرور می کند. به همان اندازه نیز احساس شرمندگی در او ظاهر می شود. با وجود داشتن دوستان متعدد ممکن است گاهی اوقات خودش را در تنهایی بگذراند. کنجکاوی نوجوان به شدت تحریک می شود و به حل مسائل با آگاهی و علاقه نگاه می کند و تلاش فراوان به خرج می دهد و گاهی مواقع هم نسبت  به حل مسائل بی اعتنا می شود. رفت و برگشت در حالات و رفتار نوجوان به روشنی مشاهده می شود. خلاصه این که نوجوانی یک دوره مهم از زندگی، بعد از کودکی و قبل از بزرگسالی است. فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی دشوار و پرکشمکش است. نوجوان از یک سو با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمی و جنسی را طی می کند و از سوی دیگر خانواده و فرهنگ و جامعه از او می خواهند که مستقل باشد.

 رشد اجتماعی و اجتماعی شدن یکی از تغییرات برجسته در دوران نوجوانی است که سبب ایجاد تمایز بین یک کودک با یک نوجوان می شود و هویت اجتماعی نوجوان را تشکیل می دهد. اجتماعی شدن با ایجاد تغییرات آشکار در شیوه های ارتباطی با والدین و همسالان شروع می شود. تغییرات آشکار زیستی و بلوغ در دوره نوجوانی سبب افزایش فاصله عاطفی بین نوجوان و والدینش می شود و به تدریج استقلال بیشتری برای نوجوان به همراه می آورد. فرایند تحول در نوجوانان و در بین پسران و دختران نیز متفاوت است. فاصله گرفتن با والدین معمولاً با فاصله گرفتن از مادر شروع می شود و با صمیمیت و نزدیک شدن به دیگران گسترش می یابد.

برای یک نوجوان ارتباط با دیگران در آغاز نوجوانی به طور عمده بر گروه همسالان و دوستان متمرکز است. اولین قدم در جهت شکل گیری مناسبات اجتماعی، وابستگی به یک گروه از دوستان همجنس در آغاز بلوغ است. در بین این گروه است که نوجوان از جهات مختلفی مثل طرز صحبت کردن،‌ شیوه لباس پوشیدن،‌ اصلاح موی سر،‌ علایق هنری و فعالیت های فوق برنامه و دیگر کارها با نوجوانان همسن و سالش دنبال همانندی می گردد.

نوجوان دوستانی را انتخاب می کند که از نظر علایق، ارزش ها، باورها و نگرش ها همانند او باشند و از نظر رفتار و سرگرمی های اوقات فراغت و نگرش نسبت به مدرسه و پیشرفت تحصیلی با وی همانند باشند. معیار اصلی انتخاب دوست در دوره نوجوانی صمیمیت و وفاداری او است. بر پایه همین معیارهای صمیمیت و گفت و گوهای خصوصی با دوستان، نوجوان می تواند خود را بشناسد و هویت خود را کشف کند.

یادگیری مفاهیم مربوط به عضویت و ایفای نقش در فعالیت های گروهی (عضویت در تیم ورزشی و انجمن های مذهبی، فرهنگی، هنری و اجتماعی) از طریق برنامه های اوقات فراغت مستحکم می شود. رشد شخصیت و خلق و خوی نوجوانان عامل مهمی در چگونگی یادگیری اجتماعی و شرکت او در فعالیت های مختلف اجتماعی است. بعضی از نوجوانان به قدری جذب گروه دوستان خود می شوند که قادر نیستند به یک فردیت رشدیافته و مستقل دست یابند و نمی توانند مسایل خود را به تنهایی حل کنند و در همه مسایل ارزشی تنها به همان گروه دوستان خود تکیه می کنند.

مقدمات عضویت در دار و دسته های ضداخلاقی، باندهای دزدی، خرابکاری و منحرفان در اوایل نوجوانی و در دوره فاصله گرفتن از خانواده فراهم می شود. این باندها به خصوص در شهرهای بزرگ و در میان گروه های اجتماعی-فرهنگی محروم تر جامعه بیشتر دیده می شوند. ویژگی های اصلی این دارو دسته ها، همانندسازی بی قید و شرط آنان با گروه خود و به فراموشی سپردن الگوهای مناسبات خانوادگی است. برای بعضی از نوجوانان باندها حکم خانواده نوجوان را پیدا می کنند. در نتیجه نوجوانان با کمک گرفتن از خانواده باید سبک زندگیشان را تغییر دهند و جایگاهی در یک گروه سالم از همسالان مدرسه یا ... به دست آورند.

کشمکش بین استقلال و وابستگی :  با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد. بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند،  گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد  .

طغیان علیه مراجع قدرت: نوجوان برای کسب استقلال علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند.

گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می‌دهد، درگیری‌هایی ایجاد می‌نماید و به اعمالی دست می‌زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می‌کند، مثلاً بگومگو می‌کند، بحث و مجادله ی طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته ی والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند. این مورد در خانواده‌های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می‌کنند از شدت بالاتری برخوردار است.

هویّت فردی :یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو می‌شود مساله ی تشکیل «هویت فردی» اوست. بدان معنی که سوال‌های متعددی درباره ی مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوال‌هایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا می‌روم؟ ذهن او را به خود مشغول می‌نماید که باید به آنها پاسخ دهد. احساس هویت شخصی در نوجوانان کم‌کم براساس همانند سازی‌های مختلف گذشته ی آنها تکوین می‌یابد. با ورود به دوره ی نوجوانی ارزش‌های گروه همسالان و همچنین ارزیابی‌های معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزش‌هایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز می‌شود با ارزش‌های والدین و معلمان هم‌خوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویت‌یابی نوجوان آسان‌تر پیش می‌رود.

عدم کنترل بر رفتار و هیجانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ: به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندام‌های بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دست‌هایش برای جابجایی خصوصاً اشیاء ظریف از طرفی و عدم آگاهی و آموزش صحیح او در مقابله با این مسایل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده به‌طوری که در خود احساس بی‌کفایتی و حقارت می‌نماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم می‌آورد.


 

یادداشت دوم :  مهارت های زندگی

مهارت های زندگی عبارتند از مهارت هایی که افراد باید آنها را فرا بگیرند  و در گرو یادگیری آنها خود را برای حضور موفق در بین اقشار مختلف جامعه اماده کنند .

 مهارت های زندگی طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی توانایی هایی هستند که امکان تعامل سازگار با دیگران و کنار آمدن با مشکلا ت را در شرایط حساس و استرس زای زندگی در اختیار انسان قرار می‌دهند .

این توانایی ها برای تقویت روابط اجتماعی بین انسان ها بسیار مهم هستند ؛ به صورت کلی ده مهارت اصلی و کلیدی در زندگی انسان هستند که به وی برای توسعه و تکامل کمک میکند . این مهارت ها عبارتند از :

1.درک و شناخت خود

2. همدلی

3.تفکر خلاق

4. تفکر نقادانه

5.مهارت های حل مسئله

6.فعالیت گروهی و دوست یابی

7.مهارت های ارتباطی (کلامی و غیر کلامی)

8. مقابله با استرس

9. کنترل هیجانات

10. مهارت های تصمیم گیری

 

آموزش جهت ایجاد و تقویت این مهارت ها کیفیت زندگی شمارا دو چندان خواهد کرد ، نوجوانان به عنوان نسل فعال و پویای جامعه لازم است که این مهارت ها را فرا بگیرند ؛ چراکه این مهارت ها آنها را برای ورود به جامعه آماده خواهد نمود .جامعه ای سرشار از تفاوت ها و تغییر ها و دگرگونی ها .

یادگیری این مهارت ها امکان تعامل سازنده بین انسان ها را افزایش میدهد و اثر گذاری روابط را در خانواده ها و اجتماع نیز دو چندان میکند .

.


 

 

سکوت

| رضاپودینه | ۰ نظر

سکوت


تفرقه کوتاهیست از تاریکی در تره ی سیاهی شب ، این روزها و شبها آرامش معنای دیگری دارد و سکوت نجوای بی کسی است .

بی هدف در بیابان ، در خیابان و در کوچه ها پرسه میزنم شاید ای نگار من 

یکی از این شبها بتوانم

در ره مهتاب رویت را ببینم .


کاش امشب یا شب های دیگر تو باشی و من همچنان در جستجوی تو و در عطر بوی تو غرق باشم .

ای نگار راستین من ای مهربان من و ای زیبا ترین ترانه ی سکوت من در کدامین کوچه ها آرمیده ای ؛

من در این تاریکی و در این شب و در این سکوت به جستجو برمی خیزم و همچنان به امید این که  لحظه ای دوباره تو را ببینم با خودم و با خدای خودم در خلوت ، تو را نجوا می کنم ، کاش تو باز هم دوباره در مسیر من زندگی کنی .

کاش لحظه ای در مسیری رویش تو را ببینم ، پویش تو را ببینم و گاهی هم به سرزنش خویش دوباره به شرب عطر تو در هوای آلوده مست شوم و هوشیاری خودم را از دست بدهم ای نگار من ای راستین ترین عشق من ای مهربان من کجایی ؟

دوست داشتن تو لحظه لحظه را هم برایم معنا کرده است بیا و لحظه هایم را پر کن از تلا‌لؤ وجودت،مهربان نگار من تره ی سیاه شب هم به سیاهی رنگ موهای تو نمی رسد .

و باز هم مهتاب به روی تو غرق شده است در حسرت ...! 

ای مهربان نگار من ، من باز هم به دنبال تو می گردم بازهم کوچه ها را در جستجوی تو هستم .


چرا که من غرق در تپش و زندگی برای تو هستم ای مهربان نگار من بگو ... بگو که کجا آرمیده ای تا من باز هم به جستجوی تو به آنجا بیایم ...

باز من بگردم تو بگردی و جهان دگرباره بازهم بگرداند ما را ... 

ای نازنین من ، من غرق شده ام در سیاهی چشمانت ، ای آسمان من و ای تپش های زندگی من ، من بی تو یعنی هیچ و تو برای من یعنی تمام زندگی یعنی تمام لحظه ها ... ای نازنین من ای نگار من ای مهربان من کجایی ؛کجایی که بی تو دیگر تاب و تحمل هیچ کس را ندارم ... 

ای دوست ترین دوست من بیا دستم را بگیر ... 

و به من زندگی دوباره ای  ببخش ای مایه حیات من

بدان که من همانجا منتظرت می مانم ... 

دقیقاً در کوچه دلتنگی

خانه حسرت

پلاک عشق

نازنین نگار من

معنای تمام لحظه های من بیا که من همچنان منتظر تو هستم .

چه سیل ببارد از آسمان و چه کوه ها در هم بشکافند به هیچ وجه نه اندیش که من دست از تو بر می دارم . 


ای نگارنده زندگانی من تو بدان و بمان که بی تو من هیچم .


رضاپودینه

۱۳ فروردین ۹۸

هوا به شدت سرد است در هیاهوی باد و بوران انگار نه انگار که بهار آمده است.

چون زمستان شده است اطرافم و بارش برف مهیب ... چند قطره !؟؟!عطش است در دل خاک؛

 باز باران با ترانه جنبش و سرزنش ما را به یغما می برد حواسمان باشد اینک بوی بهار آمده است نو کنید جامه به تن که باران زمستانی آن هم در بهار تار و پود دلتان را از خدا دور نکند .!

..........

به نام خدا سلام خدمت شما دوستان عزیز و ارجمند

من رضا پودینه هستم و در این مقاله قرار با شما در خصوص اهمیت یادگیری روش های برقراری ارتباط موثر با دیگران صحبت کنم.


انسان در طی شبانه روز در طول زندگی خود با دیگران به دلایل و شیوه‌های مختلفی ارتباط برقرار می‌کند ارتباط کلامی و ارتباط چشمی و ارتباط حرکتی و غیره در این میان مهم‌ترین بخش ارتباط گیری ما انسان ها با هم همین ارتباط کلامی است اما ارتباط چیست؟!؟


ارتباط در حقیقت فرایند ارسال یک پیام از شخص اول به شخص دوم است به این صورت که برایتان می گویم فردی به عنوان شخص اول را در نظر بگیرید که نیازی دارد و برای تامین نیاز خودش یا برطرف ساختن این نیاز خود از شخص دیگری باید کمک بگیرد در اینجا هنوز ارتباطی شکل نگرفته است. ارتباط زمانی شکل می‌گیرد که شخص اول برای تامین نیاز خود پیامی را به صورت کلامی یا غیر کلامی به شخص دوم ارسال کند.


زمانی که شخص اول پیام خود را به هر شیوه ای برای شخص دوم ارسال می کند و شخص دوم آن پیام را دریافت می کند عملاً فرایند ارتباط گیری شکل می گیرد ؛ مثلا کودکی گرسنه را در نظر بگیرید :

( وی برای رفع نیاز گرسنگی خود به مادرش می‌گوید مادر گرسنه هستم در اینجا یک رابطه شکل می گیرد چرا که کودک به عنوان شخص اول پیامی را به صورت کلامی به شخص دوم یعنی مادر ارسال کرده است و مادر آن پیام را دریافت کرده است ..


حالا که با مفهوم برقراری ارتباط به صورت ساده آشنا شدیم  نکته اینجاست که این ارتباط چه زمانی موثر واقع می شود در این مورد هم یک توضیح کوتاه میدهم همانطور که متوجه شدیم برقراری ارتباط یعنی ارسال پیام از فرد اول به فرد دوم بر اساس همین مضمون زمانی می گوییم یک ارتباط موثر واقع شده است که فرد دوم پاسخی را به فرد اول بدهد که مورد نظر شخص یا فرد اول بوده است .

زمانی که شخص دوم پاسخ متناسب با میل و خواسته و اراده شخص اول به او می دهد آن وقت یک ارتباط عملاً موثر بوده است برای اینکه این اتفاق رخ بدهد شخص اول باید منظور خود را به درستی منتقل کرده و یا به عبارتی پیام را به درستی ارسال کرده باشد تا شخص دوم متوجه منظور و خواسته او شده و بلکه بتواند پاسخی مناسب خواسته و میل او به او بدهد 

در اینجا یادگیری مهارت ارتباط گیری موثر معنا پیدا می کند


همان دو شخص قبلی را در نظر بگیرید اگر شخص اول که فرستنده یک پیام است بلد نباشد که چگونه پیام خود را به درستی ارسال کند آنگاه نباید از شخص دوم توقع پاسخ مناسبی برای خودش را داشته باشد و عملا یک رابطه موثر ایجاد نمی شود


در حقیقت شخص اول برای اینکه بتواند به درستی و راحتی به نیازهای خودش به کمک دیگران پاسخ بدهد ابتدا باید نحوه درست ارسال کردن پیام را یاد بگیرد که این نحوه درست ارسال کردن پیام همان مهارت ارتباط گیری موثر است.


زمانی یک ارتباط موثر می شود که گیرنده پیام همان چیزی را بفهمد که فرستنده پیام می‌خواهد برساند و جوابی مناسب و متناظر میل و اراده شخص اول به او بدهد در این حالت ارتباط موثر است.

رضاپودینه 

۱۰فروردین۹۸

یک بغل خاطره

| رضاپودینه | ۰ نظر

سال جدید شروع شده است و ...

دارم فکر می کنم ؛
به روزهایی که رفت ...
به لحظاتی که خندیدم ...
لحظاتی که اشک ریختم ...
و تمامِ ثانیه هایی که کنارِ عزیزانم گذشت ...
با سرعت ، مرور می کنم ؛
اتفاقاتِ خوب و بدی را که برایم افتاد ...
آدم هایِ جدیدی را که وارد زندگی ام شدند ...
و آدم هایی را ... که از زندگی ام رفتند ...
دیگر قرار است یک جمله ی "یادش بخیر" قبل از خاطراتِ خوبِ آنسالم بیاید ...
قرار است  بشود ؛ "پارسال" ...
من تمام این روزها را زندگی کردم ،
خوب هایشان برایم امید بود ، و بدهایشان برایم درس !
میانِ همین روزها بود که یاد گرفتم ؛
قوی تر باشم ...
عاشق تر باشم ...
مهربان تر باشم ...
خدایا ، به مردمِ کشورم کمک کن !
دستی به سر و گوشِ زندگیشان بکش ...
دردهایشان را درمان باش ...
و دلهایشان را از همیشه شادتر کن !!!
ای کاش سالِ جدید برایمان ، سالِ اتفاقاتِ خوب باشد ...
کاش بادهایِ بهار ، همدلی و عشق را همه جا پخش کنند ...
و کاش ابرها ، مهربانی بر سرِ این مردم ببارند ...
آنقدر که انسانیت ، جانی دوباره بگیرد !
کاش سالِ پیشِ رو ، بهترین سالِ زندگیمان شود ...
سالی که تنها اشکِ جاری از چشم ها ، اشکِ شوق باشد ...
سالی که همگی خوشبخت باشیم ...
سالی که ...
دلمان نیاید تمام شود ... !

رضاپودینه

9 فروردین 98

این روزها در تلاطم زمان گم شده ام و انگار گامی ناپایدار بر روانه ی احساسات میکشانم !

نمیدانم واقعا چگونه در حجم عظیمی از لحظات گم شده ام ؛ اصلا گم شده ام یا حل شده ام ؟

دلتنگی را حس میکنم ! دلتنگی را اینروز ها خوب میبینم ! مثل لکه های سیاه روی شیشه که به راحتی دیده میشوند ...

آخر دلتنگ شده ام برای خودم ، برای توانمندی های ذهن خودم و برای خلاقیت های خودم .

کودک که بودم خلاقیت را نمیدانستم ولی بسیار خلاقانه زندگی میکردم اما این روز های عجیب با اینکه میدانم خلاقیت چیست اما به جای زندگی خلاقانه دست در گریبان لحظه ها شده ام و این تصویری جز تبلور ناآرامی را برایم به همراه ندارد .

خلاقیت تنها دست آورد و مهمترین دارایی زندگانی بشر است مگر نه که هر موجودی خوردن و خوابیدن را یاد دارد ... این روز ها تصمیم را باید گرفت و به قول شاعر چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید ....

اگر قرار است فقط زنده باشیم که خوردن و خوابیدن برایمان کفاف میدهد اما اگر ما انسانیم و برای زندگی کردن در تکاپو هستیم باید خلاقیت را نیز در مسیر زندگی خودمان ببینیم ، بشناسیم و از آن استفاده کنیم ...

زندگیتان خلاقانه باشد ...


رضاپودینه

8 فروردین 1398

#بحران_ایران

| رضاپودینه | ۰ نظر


باران



آرام در گوش لحظه ها زمزمه می‌شود ... !
باران برای آبادانی ببارد تا بتوانیم پیشرفت کنیم ؛ باران ببارد تا انگیزه ها دو چندان شود ؛ باران می‌شنوی صدایمان را ؟
ما باران را برای آبادانی خواستیم نه برای ویرانی ...!
باران همه چیز را امروز به گردن تو می‌اندازیم ! چون تو آمدی و مارا سوپرایز کردی ، چرا قبل آمدنت برایمان میسکال نینداختی ؟
مسئولانمان میگویند پارسال چون تو نبودی در جلسات می‌نشستند و امسال چون تو آمدی .... آخر تکلیفت را با خودت مشخص کن دیگر ! برای آمدنت دور هم گرد بیاییم یا برای نیامدنت ؟
باران از تو سوال میپرسم !؟
مگر وضعیت ما را نمیدانی ؟ حال این لحظه که عده ای مارا به تمسخر گرفته اند و انگار نه انگار طی میکنند .... تو هم آمدی تا همچون پلاسکو تنها در خاطره های عده ای انسان بیگناه غم را به همراه داشته باشی ؟ مگر نمیدانی ما مردمی هستیم که به جای مدیریت قبل از شروع بحران بعد از بحران خویمان عادت کرده است به تسلیت ها ؟؟؟
از که چه توقعی داشته باشم ؟
دیگر عده هستند که خوب میدانند به جای مدیریت به راحتی میتوانند در چند تریبون به هم لبخند بزنند ...
باران جان
مگر نمیدانی ؟ در اینجا فراموش کرده ایم با هم یادبگیریم زنده بودن را ؟ هیچکداممان نمیدانیم که چگونه در مقابل حوادث بایستیم ... اگر کودکمان پاک کنی را قورت داد چه کنیم ... اگر زلزله آمد چه کنیم ! اگر باران بارید با ترانه آنوقت چه کنیم ؟؟؟پس چرا باران تو دیگر چرا ؟؟؟؟
راستی باران یادم نرفته است هنوز بگویمت برای خدا پیغامی ببر ... !
بگو دراین ملک کمبودشان تنها مدیران است و بس ...
خدایا به ما زنده بودن را بیاموز ...

رضاپودینه
فروردین 1398