وبلاگ رسمی رضاپودینه

🌐Reza Pudineh officialpage🌐

وبلاگ رسمی رضاپودینه

🌐Reza Pudineh officialpage🌐

محیطی برای دسترسی به محتوای تخصصی و آموزشی و تحلیلی

پیام های کوتاه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قدرت» ثبت شده است

جابه جایی قدرت به مشتریان متصل

 

چارلی فراست نظریه پرداز توطئه ای بود که عمیقا باور داشت تمدن بشری در سال 2012 به پایان خواهد رسید. تعدادی از زمین شناسان نیز در سال 2009 پی بردند که امکان تحقق نظریه ی فراست وجود دارد. آنان متوجه شدند که هسته ی زمین در آستانه ی انفجار قرار دارد و فاجعه ای برای جهان به بار خواهد آورد.

بنابر این رهبران جهان برای دستیابی به راه حل گرد هم آمدند و در نهایت تصمیم گرفتند تا کشتی های غول پیکری همانند نوح بسازند تا بتوانند گروه های منتخبی از جمعیت جهان را نجات دهند. هدف آن بود که نجات یافتگان این کشتی ها تمدن جدید را آغاز کنند.

این داستان کاملا تخیلی است و از فیلم 2012 برگرفته شده است. اما بسیاری از صحنه های این فیلم نماد تغییراتی است که ما امروزه در حال تجربه ی آنهاییم.

این فیلم نشان می دهد که چگونه استاندارد های قدیمی تمدن-استانداردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی و مذهبی در حال از میان رفتن اند و مجموعه ای از استاندارد های اجتماعی افقی تر و غیر انحصار طلبانه تر جایگزین آنها می شوند و نشان می دهد که چگونه رهبران کشور های ابر قدرت غربی مجبور شدند تا خود محور خویش را کنار بگذارند و با دیگران همکاری کنند. حتی آنها مجبور شدند تا برای ساخت آن کشتی های غول پیکر به چین تکیه کنند. این کشتی ها نماد جهان جدیدی بودند که در آن مردمان گوناگون فارغ از مرزهای جغرافیایی و جمعیت شناختی با یکدیگر متصل بودند.

امروزه ما در جهان کاملا جدیدی زندگی می کنیم. آن ساختار قدرتی که ما پیش از این می شناختیم هم اکنون با تغییرات ناگهانی و شدیدی رو به روست.

اینترنت،که اتصال و شفافیت را برای زندگی ما به ارمغان آورده است، عامل اصلی این جابه جایی قدرت است.

ما شاهد اینیم که چگونه قدرت های انحصار طلب تسلیم نیروی غیر انحصار طلبی می شوند. گروه جی 7، که گروهی انحصاری از ملت های قدرتمند است، نمی تواند بحران های مالی جهانی را خود به تنهایی حل کند.

آنان مجبور شدند تا گروه جی 20 را، که شامل چین و هند و اندونزی است، نیز درگید مسئله کنند. هم اکنون قدرت اقتصادی به صورت غیر انحصاری تری پخش می شود. برای شرکت های بزرگ دشوار است تا نوآوری را در سازمان های انحصاری خود پرورش و رشد دهند. شرکت هایی مانند آمازون و مایکروسافتدر نهایت نیازمند آن شدند که شرکت های کوچک و در عین حال با نوآوری بالاتر مانند اسکایپ و زاپوز را تحت مالکیت خود در اورند.حتی میلیاردرهای چون بیل گیتس و مارک زاکربرگ از ضرورت غیر انحصار طلبی اقتصادی آگاه بودند. آنان ثروت خود را به ترتیب از طریق سازمان های خیریة بنیاد بیل و ملیندا گیتس و استارت آپ : اجوکیشن ( هم اکنون بخشی از چان زاکربرگ اینیشتیو است ) به فقرا بخشیدند.